جهان به سمت فردگرایی میرود
بررسی نظرسنجی آماری درباره روزهای بعد از کرونا از منظر محمد دهقانی، روانپزشک
زهرا رستگار مقدم_روزنامه نگار
درنظرسنجیای از 131نفر پرسیده بودیم که پس از کرونا چه کاری را در اولویت قرار میدهند، از این تعداد کمترین رأی به گزینه دیدار پدربزرگ و مادربزرگ و بیشترین گزینه به سفر و بعد دورهمی رسیده بود. از اینرو در گفتوگو با محمد دهقانیرنانی، روانپزشک، از او خواستهایم که این وضعیت را تحلیل کرده و درباره آثار کرونا در شخصیت، روان و سبک زندگی آدمها بگوید؛ اینکه آیا این دوری از پدربزرگ و مادربزرگها صرفا برای حفظ سلامت آنها بوده، یا بهانهایشده تا دیگر چندان روابط گرم و پر رفتوآمدی نداشته باشیم. آیا ما چیزهایی را از دوران کرونا با خود برمیداریم یا همه را به ذهن فراموشکاری تاریخ خواهیم سپرد؟
تحلیـل شمـــا نسبت به آمـار بهدستآمده در ایـــن گزارش چیست؟
درباره این تحقیق کمی محتاطانه باید نتایج را بررسی کرد زیرا حجم نمونه چندان بالا نیست و ممکن است نتایج تصادفی باشد و با همین حجم نمونه آمار دیگری گرفته و نتایج عکسی بهدست بیاید. بنابراین نمیتوان چندان نظر قطعی در اینباره صادر کرد. با فرض اینکه قرار نداریم روی نتایج بهدست آمده چندان پافشاری کنیم اما نیاز به تحلیل همین جامعه آماری داریم، میتوان کمی دقیقتر به این اعداد نگاه کرد. اما برای پاسخ به پرسش «پس از کرونا چه خواهید کرد؟» نیاز به پاسخی پیشینیتر وجود دارد؛ اینکه ما در دوران کرونا چه میکردیم که پس از خروج از آن چه کنیم.
اگر بخواهیم نتایج این جامعه آماری کوچک را بررسی کنیم، چرا باید دیدار پدربزرگ و مادربزرگها در این گزینهها کمتر از همه رأی بیاورد؟
شاید خیلیهایی که در این جامعه آماری، دیدار پدربزرگ و مادربزرگ را ذکر نکردهاند، به این معنا باشد که در این دوران به دیدار آنها رفتهاند. درست است که در دستورالعملهای اولیه به این تأکید شد که رفتوآمدها را محدود کنیم، اما در دستورالعملهای بعدی، دیگر روی این موضوع که افراد ارتباطات خود را به همان شکل حفظ کنند، اصراری وجود نداشت. در این دستورالعملها به این نکته اشاره شده بود که حبابهای ارتباطیای تشکیل دهید؛ یعنی با افراد مشخص و خاصی رفتو آمد مکرر داشته باشید ولی با بیش از 10نفر تجمع نکنید. بنابراین ممکن است پدربزرگ و مادربزرگها در این دسته جزو ارتباطهای مکرر قرار گرفته باشند. پس پاسخ این افراد به این سؤال از 3گزینه دیگر خواهد بود؛ کارهایی که در این مدت انجام ندادهاند.
پس شما معتقد نیستید که جهان نسبت به الگو و ارزشهایی، بیتفاوت شده است؟
در اینکه جهان به سمت فردگرایی و دیدگاه هدونیسمی(لذتگرایی)، شادخواری و لذتجویی حرکت کرده و کمتر به مسائل ارزشی نگاه میکند، شکی نیست؛ بهعبارتی دیدگاه غیرآماری من اینطور برداشت میکند که هدونیستها بیش از ارزشینگرها در جامعه شدهاند. بنابراین خیلی عجیب نیست اگر مردم گزینههایی را انتخاب کنند که برایشان لذتبخش است و دیدار پدربزرگ و مادربزرگ چندان لذتبخش نباشد.
آسیبهای روانی کرونا را چگونه سپری خواهیم کرد؟
در شخصیتشناسی انسان دوطیف وجود دارد؛ طیفی که به جهان عینی و آنچه قابل رویت و مشاهده است نظر میکند و طیفی به معنویت نظر میاندازند. روی این طیف، هر فرد در جایی از آن قرار گرفته و بعضی معنویتر و گروهی مادیتر به ماجرا نگاه میکنند. اینکه انسانها به کدام سمت نیل پیدا کرده باشند، تا اندازهای وابسته به این است که کدام یک از این تفکرات در این جهان به او یاری بیشتر رسانده است. تفکر معنوی باعث مقاومت فرد در برابر بعضی از ناخوشیهای روانشناختی میشود مثلا این گروه کمتر افسرده شده و دچار اضطراب میشوند چون کمتر دچار ناامیدی و درماندگی میشوند و کمتر گمان میکنند همه راهها بسته شده است. هرچند در نقطه مقابل این طیف نیز مشخص شده که عینیباورها، دستاوردهای بیشتری در زندگی دارند زیرا با تلاش بیشتر، خود را به امیدی بیرون از خود دلخوش نمیکنند.
بهنظر شما کرونا سبک زندگی و وضعیت روانی آدمها را دستخوش تغییرات جدی و بزرگی کرده است؟
این مسئله حد و مرز مشخص و تعیینشدهای ندارد. بعضی مسائل از نظر ما جدی و از نظر عدهای دیگر بیاهمیت است؛ مثلا شخصی که به موضوعات، از دید بالینی نگاه میکند، شاید بهنظرش زمانی مسئله جدی باشد که آدمها بیمار شوند. اگر بیماری در مردم ایجاد نشود، او مسئله را جدی نمیگیرد. اما کسی که به مسئله بالینی نگاه نمیکند، ممکن است هرگونه تغییر در ذائقه افراد بهنظرش جدی باشد. بهنظر رفتار و نگرش بخش مهمی از مردم تغییر خواهد کرد؛ چه آن دسته که در این دوران آسیبهای جدی دیده و بیمار شدند یا عزیزانشان را از دست دادند و چه کسانی که چنین تجربهای نداشتند. دنیا تغییرات بزرگی خواهد کرد؛ بخشی از آن مربوط به شرایط روحی افراد است. اما در بخش دیگر، برای تغییر در مناسبات باید انگیزه لازم وجود داشته باشد. مثلا برای اینکه ادارهای رویه کاری خود را تغییر دهد، نیاز به انگیزه لازم دارد. اما این انگیزه گاهی از تقویت منفی ایجاد میشود؛ مثلا برای دوری از آسیب و مشکل، تن به این تغییر میدهیم. کرونا برای بسیاری از کسبوکارها این انگیزه را ایجاد کرد. درباره خودم مثالی میآورم. اگر روزی کرونا از بین برود، شاید دورکاریام را کمتر نکنم و یا ویزیت آنلاین را به همان شیوه قبلی که ویزیت رو در رو بود، تبدیل نکنم. درحالیکه اگر کرونایی وجود نداشت، نمیشد بهسادگی این وضعیت را برای مردم و مراجعان تشریح کرد. خب این شرایط وقت و هزینه کمتری را برایمان ایجاد میکند. کرونا در دنیا فرصتهایی ایجاد کرده؛ مثلا واکسنی که باید طی 10سال تولید میشد، در عرض یکسال به تولید رسیده است. ممکن است حتی از این روش درباره دیگر بیماریها نیز استفاده کنند و دست به تولید داروهایی بزنند که پیش از این در پیشگیری و درمان آن موفق نبودهاند.
پس از کرونا ما چگونه انسانهایی خواهیم بود؟
تجربههایی، در زندگی انسان اثر حکاکی دارد. این تجربههای حاد، مانند داغگذاشتن، گاهی از حافظه پاک نمیشود؛ مثل داغی که بر بدن حیوان گذاشته میشود و همیشه جای آن خواهد ماند. کرونا نیز که تجربه سختی بود، داغی در زندگی انسانهاست که رد آن با ما خواهد ماند. ضربالمثلی وجود دارد که میگوید: اگر چیزی تو را نکشد، قدرتمندتر خواهد کرد. بنابراین جامعه بشری در بلندمدت قدرتمندتر خواهد شد.